یازدهمین همایش بین المللی فناوری آموزشی امسال از تاریخ 23 تا
25 اردیبهشت ماه در شهر کوالالامپور مالزی برگزار شد. محل برگزاری
این همایش سال گذشته کشور تایوان و در سال های قبل از آن عمدتا کشور ترکیه و بخش ترک نشین قبرس بود. طبق سنت همیشگی، همة
سخنرانان از پاورپوینت برای ارائة مطالب استفاده می کردند. برای من که
به عنوان ارائه دهنده مقاله و مدیر یکی از نشست های همایش شرکت کرده
بودم، نکتة درخور توجه چگونگی بهره گیری سخنرانان از پاورپوینت و
میزان برقراری ارتباط با حاضران بود. در افتتاحیة همایش همة سخنرانان
اهل کشور ترکیه، مطالب خود را از روی کاغذ می خواندند و عین مطالب را
هم زمان روی اسلایدهای پاورپوینت نمایش می دادند. این رویه در جریان
سخنرانی ها هم دیده می شد.
با توجه به شیوه های مختلف ارائة مطالب در این همایش، می توانم
بگویم که در استفاده از پاورپوینت سه روش وجود داشت: روش نخست
که بیشتر هم معمول بود، تطابق کامل سخنان سخنران و مطالب اسلاید
بود. سخنرانانی که به مطالب خود مسلط نبودند یا در ارائة آن ها به زبان
انگلیسی مشکل داشتند، از این روش استفاده می کردند. روش یاد شده
برای من به عنوان شنونده بسیار ملال آور بود. در عین حال، چون
خودم مطالب را می خواندم، گاه سخنان سخنران مخل تمرکزم بر
متن می شد. دلیلی هم نمی دیدم که به صحبت های سخنران گوش
دهم؛ چون عین آن صحبت ها را در متن می دیدم.
گروه دوم سخنرانان  که البته شمارشان بسیار اندک بود،
سخنرانانی بودند که بین اسلایدهایشان و مطالبی که می گفتند،
اصلا ارتباطی وجود نداشت و لذا شنونده دچار تفرقة حواس
می شد. چون او یا باید متن را می خواند یا به حرف های
سخنران گوش می داد که سخنانش ارتباطی هم با مطالب
اسلایدها نداشت. گویی این سخنرانان به تبع رسم روزگار،
که همه از پاورپوینت استفاده می کنند، این ابزار را به کار
می گرفتند و چندان به آن معتقد نبودند.
اما دستة سوم کسانی بودند که در اسلایدهایشان
فقط عناوین کوتاه مطالب خود را نوشته بودند. طرح
کلی مطالب این سخنران ها مشخص بود و شنونده
فقط باید به آن ها گوش می داد و حواسش را
جمع می کرد. در این نوع ارائه، بین شنونده
و ارائه کننده رابطة خوبی برقرار می شد. در
واقع، این روش ارائه مطلب نشان می داد
که پاورپوینت ابزار کمک آموزشیمفیدی است.
به نظر می رسد که در روش اول ارائه، معلم یا سخنران بر
محتوای ارائة خود و استفاده از ابزار متمرکز می شود و گوهر
آموزش، یعنی پیوند میان معلم و شاگرد، گوینده و مخاطب،
از یاد می رود. به اعتقاد بعضی، این همان اثر ناگزیر پاورپوینت
است که فرهنگ آموزش را از »گفت وگو 1« به »ارائه 2« یا
سخنرانی بدل می کند. به تعبیر دیگر، فرایند ارتباط سخنران
و شنونده، یا معلم و شاگرد از »آموزش به فرد 3« به »آموزش
محتوا 4« بدل می شود. معلم به جای تأکید بر ارتباط با شاگرد و
شنونده، بر مطالب خود تمرکز دارد و به این فکر نمی کند که
این محتوا برای مخاطبی تهیه شده است که اگر با او ارتباط
برقرار نشود، محتوا بی فایده خواهد بود.
دستة دوم معلمان یا سخنرانان نیز روش معمولشان سخنرانی
است. به نظر من این ارتباط اگرچه مشکلات خودش را دارد، در
مقایسه با الگوی اول به مراتب بهتر است. البته این روش هم
نوعی دوگانگی ذهنی و تفرقة حواس برای مخاطب و شاگرد
ایجاد می کند و او در میانة حرف های معلم و متون اسلایدها دچار
آشفتگی ذهنی می شود. اما الگوی سوم به اعتقاد من بهترین شکل
استفاده از پاورپوینت است. زیرا لزومی ندارد که کلاس را از ابتدا
تا انتها با پاورپوینت هدایت کنیم. برای نمایش طرح کلی درس و
برانگیختن شنوندگان استفاده از پاورپوینت هایی که فقط با متن پر
نشده باشند و در آن ها از تصویر، فیلم، پویانمایی، گرافیک، متن و
مانند این ها استفاده شده باشد، مناسب و مؤثر است.
اما فراموش نکنیم که قرار نیست محتوا بر صدر فرایند آموزش
بنشیند. این محتوا قرار است به مخاطبی ارائه شود. لذا به جای
پرکردن اسلایدهای خود از متن های طولانی و خسته کننده، بهتر
است عناوین آن ها را بنویسیم و با استفاده از عناصر غیرمتنی، به هدف
خود  که برقراری ارتباط بین معلم و شاگرد، و سخنران و مخاطب
است  بیندیشیم. یادمان نرود که اصل محتوا نیست و اصالت با کسی
است که قرار است شنوندة ما باشد و گفت وگو با او گوهر آموزش است.
او را فراموش نکنیم.